دریافتن الگوی تغییرات به جای تمرکز بر وقایع (قسمت اول)

تمرکز بر وقایع، یکی از موانع یادگیری و تفکر سیستمی است. ما زندگی را به صورت مجموعه ای از اتفاقات می دانیم و برای هر اتفاق نیز یک دلیل روشن و واضح ارائه می نماییم. ما معمولا عادت داریم فقط تغییرات ناگهانی محیط و سیستم را درک نماییم واز درک تغییرات تدریجی عاجزیم. نکته مهم این است که امروزه  اصلی ترین تهدیدها که متوجه بقاء سازمانها و جوامع هستند، نتیجه فرآیندهای آرام و تدریجی هستند و نه وقایع ناگهانی. مسابقه تسلیحاتی، معظلات محیط زیست، عدم کفایت نظام تعلیم و تربیت عمومی و کاهش کیفیت محصولات در مقایسه با محصولات رقبا، همگی عواملی هستند که به صورتی آرام و تدریجی عمل می نمایند.

مثال ۱: برای تشریح این نکته، داستان قورباغه پخته را ذکر می کنند. طبق این داستان اگر یک قورباغه را در آب داغ بیاندازید فورا عکس العمل نشان داده و خود را از داخل آب داغ به بیرون پرتاب می کند و نجات می دهد. ولی اگر او را در آب خنک انداخته و به تدریج گرم و داغ نمایید، قورباغه در آب می ماند و همچنان که آب گرمتر می شود بدن قورباغه شل تر می شود و در نهایت نیز در آب داغ خواهد مرد. چون ساختار درونی قورباغه به نحوی است که خطر را تنها در مواردی که اتفاق ناگهانی در محیط اطرافش رخ می دهد تشخیص می دهد نه در مواردی که خطر به صورت آرام و تدریجی گسترش می یابد.

مثال ۲: رسانه ها نیز به موضوع فوق دامن می زنند و تمرکز بر وقایع را ترویج می کنند. به عنوان مثال اگر پدری به خاطر فقر، فرزندش را به قتل برساند شدیدا مورد توجه قرار گرفته و تحلیل می شود اما اگر هزاران و حتی میلیون ها نفر به دلیل مشکلات اقتصادی و استرس های ناشی از آن در واقع دچار مرگ تدریجی شوند چندان مورد توجه قرار نمی گیرند.

مثال ۳: اصطلاح دیگری که د این زمینه وجود دارد «سراشیبی های لغزان» رفتار غیر اخلاقی است. بر اساس تئوری سراشیبی لغزان، احتمال رفتارهای غیر اخلاقی به صورت تدریجی، به مراتب بیشتر از تغییرات ناگهانی است. وقتی که رفتارهای ما گام به گام غیر اخلاقی تر می شود، کمتر متوجه غیر اخلاقی بودن آن می شویم و احتمال اینکه این رفتارها را توصیه کنیم بیشتر از وقتی است که ناگهان کار غیر اخلاقی انجام دهیم. شاید به همین دلیل است که در مذهب، بر دوری از گناهان کوچک نیز تاکید شده است. ضرب المثل «تخم مرغ دزد، شتر مرغ دزد می شود.» بیانی عامیانه از همین تئوری است.

به عنوان مثالی دیگر، آیه زیر ۵ بار در قرآن کریم آمده است:

«و از گام های شیطان، پیروی نکنید!» (سوره بقره آیه ۱۶۸)

بخشی از توضیحاتی ک در تفسیر نمونه ذیل این آیه آمده است:

عبارت «گام های شیطان» گویا اشاره به یک مساله دقیق تربیتی دارد و آن اینکه انحراف ها و تبهکاری ها غالبا بطور تدریج در انسان نفوذ می کند، نه به صورت دفعی و فوری؛ مثلا برای آلوده شدن یک جوان به مواد مخدر، معمولا مراحلی وجود دارد: نخست به صورت تماشاچی در یکی از جلسات شرکت می کند و انجام عمل را ساده می شمرد. گام دوم استفاده از مواد مخدر به عنوان رفع خستگی و یا درمان بیماری و مانند آن است. گام سوم استفاده از این مواد به صورت کم و به قصد اینکه در مدت کوتاهی از آن صرف نظر کند. سرانجام گام ها یکی پس از دیگری برداشته می شود و شخص به صورت یک معتاد سخت و بینوا در می آید.

وسوسه های شیطان معمولا به همین صورت است. انسان را قدم به قدم و تدریجا در پشت سر خود به سوی پرتگاه می کشاند. این موضوع منحصر به شیطان اصلی نیست. تمام دستگاه های شیطانی و آلوده برای پیاده کردن نقشه های شوم خود از همین روش (گام به گام) استفاده می کنند، لذا قرآن می گوید: از همان گام اول باید به هوش بود و با شیطان همراه نشد.

پایان قسمت اول

0 پاسخ ها

نظر بدهید

مایل به ملحق شدن به بحث هستید ؟
تمایل به کمک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

20 − 6 =

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.